vasael.ir

کد خبر: ۱۲۴۳۴
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۹ - 26 December 2018
آیت الله علیدوست / ۲

فقه سیاسی | نگاه فردی به فقه؛ راهی به سوی سکولاریسم دینی

وسائل ـ آیت الله علیدوست با انتقاد کسانی که معتقدند حوزه شریعت فقط بخش عبادات و یک سری کلّیات در معاملات را پوشش می‏‌دهد، گفت: بنده این تئوری را به نظریه انعزال تعبیر می‎کنم؛ اگر کسی این عقیده را داشته باشد اصلاً فقه سیاسی را نمی‌‏فهمد. متأسفانه بخشی از سکولاریزم همین است که بحث از سیاست را سهم بشر و علم او می‏‌دانند و حصّه‎ای از آن برای فقه قائل نیستند.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله ابوالقاسم علیدوست، در جلسه دوم فقه سیاست| نگاه فردی به فقه، حوزه را سکولار می کنددرس خارج فقه سیاسی که در مدرسه آیت الله گلپایگانی برگزار شد، یکی از تبعات منفی نظریه انعزال را سکولاریزم دینی دانست و بیان داشت: طرفداران نظریه انعزال، فقه و شریعت و حتّی دین را دخیل در مسائل فقه سیاسی نمی‌‏دانند و متأسفانه بخشی از سکولاریزم همین است که بحث از سیاست را سهم بشر و علم او می‌‏داند.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم در رابطه با پیشینه فقه سیاسی در متون دینی به کلام شهید اول اشاره کرد و گفت: شهید اول مباحث فقهی را در چهار رکن اساسی مطرح می‏‌کند؛ عبادت، عقد، ایقاع و سیاسات که اصطلاح اخیر شامل فقه سیاسی نیز می‏‌شود.

وی سیر تحوّل فقه سیاسی در شیعه را به چهار مرحله تقسیم کرد و گفت: مرحله تکوین، تدوین، تثبیت و تحقیق، مراحل چهارگانه سیر تطوّر تاریخی فقه سیاسی هستند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بر عدم ابتناء مباحث فقه سیاسی به وجود حکومت اسلامی تأکید کرد و افزود: هر چند خیلی از مباحث فقه سیاسی مبتنی بر تشکیل حکومت است ولی بسیاری از موارد نیز مانند نهاد عدول مؤمنین، ولایت فقیه و مسائلی از این دست مبتنی بر تشکیل حکومت نیستند.

آیت الله علیدوست سپس به عوامل کم‌‏رمق بودن مباحث فقه سیاسی در فقه شیعه پرداخت و اضافه کرد: علل ضعف فقه سیاسی در شیعه را می‌‏توان در دور بودن علمای شیعه از سیاست؛ مسئله تقیّه، مسئله نبودن برخی از مسائل و ساده‎انگاری و نگاه بسیط به مسائل و موضوعات فقه سیاسی جست‌وجو کرد.

وی نبود منابع متناسب با کرسی خارج در بحث فقه سیاسی را یکی از مشکلات این عرصه دانست و در تبیین شیوه بحث در سلسله مباحث فقه سیاسی گفت: ما روش‌مان در این سلسله مباحث این است که اگر مباحثی مانند جهاد، ولایت فقیه، سجون، استخبارات و غیره در جایی مطرح شده و خوب هم کار کرده‎اند، از آن گذر کنیم و مباحث دیگری را مطرح کنیم که در فقه سیاسی، ادبیات کمتری دارد و باید در سطح خارج روی آن کار شود.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم در پایان 15 مسئله از موضوعات فقه سیاسی را به عنوان سرفصل‏‌های بحث تعیین و خاطرنشان کرد: این مباحث بسیار حسّاسیّت بر انگیز است و ممکن است در پایان کلاس یک عدّه از برآیند بحث خوشحال و یک عّده ناراحت باشند لذا باید بکوشیم که وارد سیاسی بازی نشویم و پیرو دلیل و علّت باشیم.

 

خلاصه بحث در جلسه گذشته

آیت الله علیدوست در جلسه گذشته به شمولیّت فقه سیاسی نسبت به پنج گرایش مهم حقوقی اشاره کرد و گفت: یکی از مزایای کارکردن روی مباحث فقه سیاسی این است که فقه پنج گرایش مهم حقوقی نظیر حقوق بین الملل عمومی، حقوق بین الملل خصوصی، حقوق اساسی، حقوق جزای بین دُول و حقوق جزای بین الملل را تحت شمول خود قرار می‏‌دهد.

 

متن تقریر این جلسه را در ادامه می‌خوانید:

 

کلام شهید اول در رابطه با فقه سیاسی

در متون فقهی در رابطه با اصطلاح فقه سیاسی، پیشینه‎ای نداریم؛ فقط بنده در کلام شهید اول دیدم که ایشان مباحث فقهی را در چهار رکن اساسی مطرح می‏ کند؛ رکن عبادات (آن‏هایی که قصد قربت می ‏خواهد)، رکن عقود (آن‎هایی که صیغه دوطرفه می‏ خواهد) و رکن ایقاعات (آن‏هایی که صیغه یک‏‌طرفه می ‏خواهد) و سیاسات که از اخیر به الاحکام بالمعنی الاخص تعبیر کرده است.

می‏ توان گفت منظور ایشان از سیاسات، فقه سیاسی را هم در برمی‏ گیرد. مثلاً بحث از مشروعیتِ دموکراسی و جایگاه رأی مردم اگر بخواهد با تقسیم‌‏بندی شهید تطبیق شود در رکن چهارم قرار می‏ گیرد.

 

چهار مرحله شکل‏ گیری فقه سیاسی

من مقاله‌‏ای را دیده بودم که اخیراً فصل‏نامه حکومت اسلامی در شماره 82 چاپ کرده با عنوان سیر تحوّل و تکامل فقه شیعه، این مقاله خوب است هر چند قابل مناقشه است. در آنجا فقه سیاسی در شیعه را به چهار مرحله می ‏رساند، مرحله تکوین، تدوین، تثبیت و تحقق که ای کاش به تحقیق تعبیر می‏ کرد.

مرحله تکوین، مرحله ‏ای است که گزاره ‏های فقه سیاسی از آن زمان شکل گرفته است و این دوره به عصر رسول الله(ص) بازگشت دارد که پایه‏ های حکومت اسلامی گذاشته شده است.

مرحله تدوین، مرحله‎ای است که فقهاء دست به کار شده‎اند و کتبی در ابوابی مثل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر یا در اهل سنت کتاب‎های احکام سلطانیه نوشته شده است.

مرحله تثبیت، مرحله‏ ای است که گزاره را از متن کتاب خارج کرده و داخل جامعه می‏ آورد مثل دوره صفویه که در آن زمان یک تئوری سیاسی درست می ‏شود و جریان فقه در حکومت داخل می ‏شود.

مرحله آخر مرحله تحقیق و عملیاتی کردن است که در عصر ما ظهور یافته، در این مرحله یک فقیه در رأس هرم قدرت قرار دارد و می‏ خواهد تئوری‏ های سیاسی را به اجرا گذارد.

اگر کسی می‏ خواهد از فقه سیاسی بحث کند باید یک پیش‌‏فرض را در نظر بگیرد. آن پیش‌‏فرض این است که شریعت مطهر و به تبع آن، فقه، در شئون سیاسی، گزاره داشته و دخالت دارد.

 

شکل‌گیری سکولاریسیم دینی در پی نظریه انعزال

الآن یک فکری وجود دارد که معتقد است حوزه شریعت فقط بخش عبادات را پوشش می ‏دهد به اضافه یک سری کلّیات مثل لاتظلمون و لاتظلمون، و ما بقی مسائل در حوزه شریعت نیست. بنده این تئوری را به نظریه انعزال تعبیر می‎کنم. اگر کسی این عقیده را داشته باشد اصلاً فقه سیاسی را نمی ‏فهمد حتی فقه معاملات نیز در نظر نظریه‏ پردازان اینچنین بسیار کوچک و لاغر است.

این نظریه ‏پردازان، فقه و شریعت و حتّی دین را دخیل در مسائل فقه سیاسی نمی ‏دانند و متأسفانه بخشی از سکولاریزم همین است که بحث از سیاست را سهم بشر و علم او می‏‌دانند و حصّه‎ای از آن برای فقه قائل نیستند.

 

عدم ابتناء بحث از فقه سیاسی بر وجود حکومت اسلامی

مطلبی دیگری که باید به آن بپردازیم جواب به این سؤال است که آیا فقه سیاسی الزاماً مبتنی بر تشکیل حکومت اسلامی است؟ این سؤال وقتی مهم‎تر می‎شود که بدانیم برخی معتقدند در عصر غیبت نباید پدیده‏ای به نام حکومت اسلامی داشته باشیم؛ حال با توجه به این عقیده آیا جای بحث از حکومت اسلامی وجود دارد یا نه؟

ما در طول تاریخ، شیعه را در مسند حکومت می‏ بینیم ولی تا کنون به شکل کنونی، حکومت دست شیعه سپرده نشده بود. بله در دوران صفویّه که اوج دخالت شیعه در حکومت است، علما نه به عنوان حاکم و وزیر، بلکه بر مسند ناظر عالی بوده‏ اند.

ما در جواب سؤال فوق می‏ گوییم: خیلی از مباحث فقه سیاسی مبتنی بر تشکیل حکومت است ولی بسیاری از موارد نیز وجود دارند که مبتنی بر تشکیل حکومت نیستند. مباحثی مثل نهاد عدول مؤمنین که در متون فقهی به ولایت آن‏ها اشاره شده است، یکی از موضوعاتی است که پرداختن به آن حتی در غیر زمان حکومت نیز لازم است. یا حتی بحث ولایت فقیه که از بحث‏ های مهم فقه سیاسی است مبتنی بر حکومت شکل گرفته اسلامی نیست.

بله بحث از مباحث فقه سیاسی مبتنی بر شمول گستره شریعت هست ولی مبتنی بر وجود یک حکومت اسلامی به معنایی که بعد از انقلاب مطرح شده است، نیست.

 

عوامل کم‏‌فروغی مباحث فقه سیاسی در فقه

نکته دیگر این است که فقه سیاسی در شیعه خیلی لاغر و کم جان است و علل این ضعف به چند مطلب بازگشت دارد: 1 ـ دور بودن علمای شیعه از سیاست؛ 2 ـ در حال تقیّه بودن علمای شیعه؛ ما می ‏بینیم که مباحثی مثل حدود، قضاء و ... در فقه سیاسی مطرح شده‎اند چون خطری را متوجه حال علما نمی‏ کرده ولی مباحثی مثل مشروعیت حکومت به خاطر بحث تقیّه در فقه بسیار کم‎رنگ است.

3 ـ مسئله نبودن برخی از مسائل؛ هر چند در فقه سیاسی مسائلی مثل بیعت مطرح شده است ولی مباحثی مثل تحزّب و تفکیک قوا و مصونیت سیاسی یا مرزهای ملّی، از مباحثی است که در قدیم مسئله نبوده ولی امروزه از مسائل مهم فقه سیاسی است.

4 ـ ساده‎انگاری و نگاه بسیط به مسائل و موضوعات فقه سیاسی؛ متأسفانه این نگاه امروز هم در حوزه جریان دارد و این نگرش فقه را به انعزال خواهد کشاند در حالی‏ که به نظر ما مباحثی مثل کشاکش قانون با فتوا، نقش مراجعی بدون مسند سیاسی در حکومت و ... از مباحث جدّی هستند که نیاز است از آن‏ها بحث شود و حال آن‏که برخی فقهاء نسبت به مطرح کردن این موضوعات در فقه پروا دارند.

 

تبیین شیوه بحث در سلسله مباحث فقه سیاسی

توجه داشته باشید که ما در این زمینه کتاب داریم ولی این منابع به خاطر نقص کیفی و کّی متناسب با درس خارج نیستند. ما روش‌مان در این سلسله مباحث این است که اگر مباحثی مانند جهاد، ولایت فقیه، سجون، استخبارات و ... در جایی مطرح شده و خوب هم کار کرده‎اند، از آن گذر کنیم و مباحث دیگری را مطرح کنیم که در فقه سیاسی ما، ادبیات کمتری دارد و باید در سطح خارج روی آن کار شود.

بنده 15 مسئله را مطرح کرده‎ام که هر یک موضوعاتی را نیز زیرمجموعه خود دارد و به فروع زیادی تجزیه می شود که در گفت‌وگو از هرکدام از این مسائل به فروع آن‏ها ـ تا حدّ لازم ـ اشاره می‎شود. همچنین واضح است که صبغه گفت‌وگوهای فقهی متناسب با درس خارج است  و از مباحث فلسفی (فلسفه مضاف) یا در قالب پژوهشی محض پرهیز می‎شود.

 

تشکیل حکومت اسلامی بر اساس شریعت در عصر غیبت

اولین مسئله این است که تشکیل حکومت بر اساس شریعت در عصر غیبت چه جایگاهی دارد؟ متأسفانه ممکن است این بحث حساسیت‏‌برانگیز باشد و فضای درس را به سیاست‎بازی بکشاند و ممکن است برآیند هر جلسه طرفداران زیادی داشته باشد ولی از طرفی هم عدّه‌‏ای دیگر عصبانی شوند ولی چون می‏‌خواهیم خدمتی به دین خدا داشته باشیم، از این موانع باکی نداریم.

ما در رابطه با مسئله اول یعنی تشکیل حکومت بر اساس شریعت در عصر غیبت دو کار باید انجام دهیم. یکی دیدن ادلّه مقتضی و یکی هم دیدن ادلّه مانع.

در این هفته‎ای که فرصت دارید بر روی قرآن مطالعه کنید و ببینید که آیا آیاتی داریم که به تشکیل حکومت اشاره داشته باشد، حال یا دعوت به تشکیل حکومت کند یا تشکیل حکومت را مفروض دانسته باشد.

همچنین یک سیری هم در روایات و نیز ادلّه مانعه داشته باشید. منظور من از ادله مانعه همان روایاتی است که دلالت دارد که هر قیامی قبل از قیام قائم طاغوت و مردود است. مرحوم صاحب وسائل در جلد 15 این روایت را آورده‎اند که در باب 13 جهاد العدوّ، 17 روایت آورده است.

 

بررسی شکل و فرم حکومت اسلامی

بحث بعدی ما این است که آیا حکومت اسلامی شکل و فرم خاصی دارد یا در قالب های متعددی قابل تجسم و عینیت یافتن است؟ آیا اینکه یک فقیهی در رأس هرم باشد و حکومت مطلقه داشته باشد، یک وضعیّت مطلوب تلقّی می‎شود؟ یا اینکه وضعیّت‏‌هایی مثل حکومت صفویه با نظارت علما یا حکومت قاجاریه که اجازه گرفتن از علما در تصرّفات مرسوم بود نیز مطلوب است و می‎توانیم وصف اسلامی را برای چنین حکومت‏‌هایی نیز بیاوریم؟

 

بررسی جایگاه رأی مردم

بحث بعدی «عدم ولایت احد علی احد» است که برای اولین بار در کتاب البیع با آن برخورد داشتیم. سؤالات در این باب این است که این قاعده بر چه مبنایی استوار است؟ و اینکه گستره آن تا کجاست؟

بحث دیگری که دنبال این موضوع مطرح می‎شود این است که ولایت عاقلان عادل چه جایگاهی دارد و سؤال این است که آیا چنین ولایتی را می‎توان مطرح کرد. بر فرض مثلا ممکن است کسی دین نداشته باشد ولی آیا ولایت می‎توان برای او متصور شد؟

بحث دیگر این است که ولایت عدول مؤمنین چه جایگاهی دارد و بعد از عدول مؤمنین آیا می‏‌توان برای فسّاق مؤمنین نیز ولایت قائل شد؟ بحث دیگری که ما در سلسله مباحث‌مان دنبال خواهیم کرد، رأی مردم است. رجوع به آرای مردم صحیح است یا نه؟

 

تفکیک قوا و شرعی بودن آن

سؤال پنجم این است که تفکیک قوا، مجالس و نهادهای قانون گذاری مصونیت سیاسی، مشارکت سیاسی، تحزّب بر چه بنیان 5 استوار است؟ تا کجا است؟ حدود اختیارات مردم و حکومت تا کجا است؟

یکی از مباحث مرتبط با مباحث فقه سیاسی تفکیک قوا و مجالس و نهادهای قانون‎گذاری است که در دوران مشروطه یک بحث داغ بود که داد علمای مشروعه خواه در مقابل مشروطه خواه را در آورده بود.

 

مصونیت سیاسی و تحزّب

سؤال بعد این است که حدود اختیارات مردم و حکومت تا کجا است؟ نظرها و مشاوره صاحب نظران و نخبگان برای فقیه و حاکم طریقیت دارد یا موضوعیت؟

یکی از کارهایی که وظائف مجمع تشخیص مصلحت است مشورت دادن به رهبری است، حال آیا رهبری باید نظر نهایی را خودش بدهد یا اینکه حکم رهبری الزام‏آور است؟

 

بررسی مدیریت زنان

سؤال بعد این است که مدیریت و مسئولیت زنان تا چه حدّ مشروع است؟ هر شخصی که در صدد به دست آوردن جایگاهی است، وعده مدیریت زنان را می‎دهد، حال سؤال اینجاست که این مدیریت چه ماهیّتی دارد که برخی با آن موافق و برخی مخالف‎اند؟ آیا مدیریت سیاسی با مدیریت مثل مدرسه و کارخانه تفاوت دارد؟/905/241/ح

 

 

مقرر: سید علی محمد مهاجری

 

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۰۹ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۶:۲۳
طلوع افتاب
۰۶:۱۸:۴۸
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۲۵
غروب آفتاب
۱۹:۴۹:۲۲
اذان مغرب
۲۰:۰۷:۱۷